سخن مشاورمشاوره های خودمانی

عامل مهم موفقیت رتبه های برتر کنکور ارشد

بدون شک مهمترین تفاوت مطالعه رتبه های برتر با بقیه داوطلبان پیوستگی در مطالعه است.

در این مقاله قصد دارم به این مقوله بپردازم که چگونه بتوانیم مانند داوطلبان برتر کنکور درس بخوانیم بپردازم.
آن چیزی که رتبه های برتر را از دیگر دوطلبان متمایز میکند نحوه مطالعه آنها برای کنکور است .
همانگونه که برنامه ریزی برای کنکور از مهمترین عامل ها برای موفقیت در کنکور است پیوستگی در مطالعه نیز به همان نسبت از مهمترین عامل ها برای موفقیت است .
بسیاری از داوطلبان که برای کنکور مطالعه کردند و نتوانستند در این ماراتن موفق شوند ساعات مطالعه بالایی داشتند حتی شاید بیشتر از خیلی از داوطلبان برتر کنکور !!
اما چه چیزی باعث عدم موفقیت این گروه از داوطلبان می شود .
نگاه کنید تنها صرف اینکه شما در طول هفته بطور میانگین ساعات مطالعه بالایی داشته باشید کافی نیست. شما باید این ساعات مطالعاتی را بطور پیوسته داشته باشید.
بطور مثال خیلی از داوطلبان در ابتدای تابستان ساعات مطالعه بالایی دارند اما رفته رفته این ساعات مطالعه کاهش پیدا کردن و گاهی اوقات بالا تر رفته و کلا مانند یک تابع سینوسی غیرمنظم عمل می کنند.
و یا اینکه عده‌ای از داوطلبان چند روز در هفته ساعت مطالعه‌ی بسیار خوبی دارند، اما در بقیه‌ی روزها ساعت مطالعه‌ی خیلی کم یا درحد صفر دارند.
پس اگر بخواهیم مفهومی از پیوستگی(تداوم) در مطالعه را بیان کنیم می‌تواند به‌این صورت باشد»:
داشتن میزان ساعت مطالعه‌ی درست، منطقی و ثابت (درصورت امکان با سیری افزایشی) که باتوجه به شرایط داوطلب تعیین شده باشد.
چارلز دوهیگ در کتاب معروف «تاثیر عادت» در مورد این مسئله که چگونه روزمرگی و عادت‌های درست باعث شده‌اند افرادی با مشکلات زیاد و شدید به افرادی موفق و تاثیرگذار تبدیل شده اند به تفصیل حرف زده است؛ او عنوان می‌کند که بسیاری از افرادی که موفق شده‌اند موفقیت خود را مدیون عادات درستی هستند که در طول چند ماه یا سال به‌دست آورده‌اند. این عادات باعث شده‌اند که فرد بتواند بدون هیچ مشکلی برای مدتی طولانی تلاش کند و با شرایط دشوار مثل مشکلات خانوادگی یا افسردگی یا بیماری جسمی و روحی کنار بیاید و همچنان بتواند به اهدافی که در بلندمدت درنظر داشته برسد.

این افراد بر روی یک عادت اساسی نادرست خود تمرکز کرده‌اند و به‌مرور با تغییر این عادت توانسته‌اند در رسیدن به اهدافشان موفق باشند؛ اما چرا؟ تغییر یک عادت چگونه می‌تواند چنین تاثیری داشته باشد؟! وقتی شما بر روی یک عادت اساسی و مهم خود (که قاعدتا برای یک داوطلب کنکور مطالعه‌ی مستمر روزانه است.) تمرکز می‌کنید و می‌کوشید تا آن‌را تغییر دهید، این تغییر به‌مرور به سایر مسائل زندگی روزانه‌‌ی شما نیز وارد شده و باعث می‌شود در دیگر موارد هم مثل ساعت بیداری در صبح، اراده برای دوری از عوامل مضر برای مطالعه، میزان مطالعه (موضوعی متفاوت با پیوستگی در مطالعه است!)، شیوه‌ی درس خواندن و … تاثیر بگذارد. بسیاری از افراد موفق نیز به‌همین شیوه توانسته‌اند به اهدافشان دست پیدا کنند.

این نکته‌ی خیلی مهمی است که بدانید وقتی عادت اساسی مطالعه‌ی شما درست باشد به مرور میتواند باعث شود سایر مشکلات شما در مطالعه نیز حل شوند که در نهایت باعث می‌شود نمرات تراز و رتبه‌ی کنکورتان نیز بهتر شود!
اینکه من یک روز چهارده ساعت مطالعه کنم و روز بعد شش ساعت مطالعه داشته باشم چه تاثیر بدی می‌تواند داشته باشد؟! در هرحال من به طور میانگین مطالعه‌ی خوبی دارم و هفته ای هفتاد ساعت مطالعه‌ی مفید دارم!(اعداد مطرح شده فرضی‌اند)

مغز انسان به‌طور خودکار برای مصرف انرژی کمتر برنامه ریزی شده‌است؛ به‌طوریکه وقتی متوجه می‌شود در در شش ساعت مطالعه انرژی بسیار کمتری مصرف می‌شود عملا در طی چهارده ساعت مطالعه به طور غیرارادی و نامحسوسی اجازه نمی‌دهد تمرکز فرد روی مطالعه باشد تا انرژی کمتری مصرف شود! پس امکان ندارد در مدت چند ماه با این شیوه، مطالعه‌ی شما مفید باشد.

ببینید بدن و مغز انسان با تمرین و تکرار می‌تواند کارهای خارق‌العاده‌ای انجام دهد!مثل چهارده ساعت مطالعه در روز. اما صرف مطالعه‌ی زیاد به معنای بازده زیاد نیست؛ برای آنکه این میزان مطالعه پربازده باشد نیاز به تمرین و تکرار دارد، یعنی باید مغز به این میزان مطالعه عادت کند تا به مرور بتواند انرژی مورد نیاز را تامین کرده و تمرکز داوطلب در مطالعه بیشتر شود که این مسئله خود تاییدی بر پیوستگی در مطالعه است! اما هنگامی که فرد بدون تکرار و هرچند روز یکبار این پروسه را طی می‌کند مغز توانایی تحلیل مفاهیم و تمرکز در این مدت زمان طولانی را ندارد!بنابراین میزان مطالعه‌ی شما به حقیقت نزدیک نیست!همچنین بسیاری از افراد پس از یک روز مطالعه‌ی شدید نیاز به استراحتی یک روزه بدون هیچ مطالعه‌ای دارند.
استراحت کردن:
این کاملا غیر منطقیست که بگویم:«من می‌خواهم به مدت یکسال روزانه ده ساعت درس بخوانم اما استراحت کافی نداشته باشم!» شما برای اینکه هم بتوانید هر روز مطالعه داشته باشید و هم برای اینکه پس از مدتی دلسرد نشوید باید به اندازه‌ی کافی استراحت کنید.

استراحت یعنی کارهایی که باعث می‌شوند فشار روی مغز شما کاهش پیدا کرده و برای مطالعه‌ی مجدد انرژی داشته باشید؛ مثل هنگامی‌که ورزش می‌کنیم برای آنکه فردای آنروز نیز بتوانیم همچنان ورزش انجام دهیم باید ابتدا در حین ورزش بیش از توان ماهیچه‌هایمان تمرین نکنیم و ثانیا در هنگام استراحت از کارهایی که دوباره ماهیچه‌ها را خسته می‌کنند یا سبب تنبلی و چاقی ما می‌شوند نیز دوری کنیم!برای مطالعه نیز همین است! در حین مطالعه نباید بیش از توان حال حاضرمان از آن بهره‌وری کنیم و همچنین در هنگام استراحت نیز نباید مشغول به فعالیت‌هایی باشیم که دوباره باعث خستگی ذهنمان یا موجب تنبلی و دلسردی ما از درس شوند

این به این معنا نیست که چون گفته شد باید استراحت کنید تا بتوانید در طول سال پیوسته درس بخوانید نیاز به استراحت مطلق دارید! استراحت باید منطقی باشد و مطالعه به بهانه‌ی استراحت در اولویت دوم قرار نگیرد! پس سعی کنید به طور منطقی استراحت کنید.
بسیاری از افراد در شروع کار زده می‌شوند! وقتی داوطلب بعد از دو هفته تلاش نتوانست نتایج زحماتش را ببیند بسیار ناامید می‌شود! اما مشکل چیست؟ موفقیت در نتیجه‌ی ‌تلاشی چند هفته‌ای به‌دست نمی‌آید، موفقیت مسئله‌ایست که با تلاش مستمر چند ماهه و چند ساله حاصل می‌شود. فرد در ابتدای درس خواندن بسیار بی‌تجربه است و اشتباهات و نقص‌های زیادی دارد که از آنها بی خبر است؛ این اشتباهات و نقوص به مرور زمان و با مطالعه‌ی مداوم چند ماهه تا حد زیادی حل می‌شوند.بنابراین، چنین انتظاری که پس از دو هفته یا یک ماه یا حتی دوماه به نتیجه‌ی دلخواهتان می‌رسید کاملا غیر منطقی و نادرست است.

مهندس عاطفه محیسنی

فارغ التحصیل مهندسی برق قدرت از دانشگاه شهید چمران اهواز رتبه 12 گرایش الکترونیک قدرت در کنکور 97

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا