با سلام خدمت همه داوطلبان کنکوری عزیز.بسیاری از اوقات این سوال برای داوطلبان پیش می آید که اگر سوالات یک درس فراتر از حد میانگین،سخت طراحی شوند چگونه باید با این موضوع برخورد کرد.
دقت کنید که این موضوع و نحوه برخورد با آن واقعا مهم است زیرا میتواند در کنکور به شما ضربه ی مهلکی وارد کند و یا برعکس میتواند شما را در کنکور خیلی بیشتر موفق کند.زمانی که در کنکور 92 شرکت کردم، سطح سوالات مدار و کنترل برای من بالاتر از حدی بود که انتظار داشتم.مدار در دفترچه اول بود و کنترل در دفترچه دوم.سیاستی که در قبال مدار در پیش گرفتم آن بود که کاملا این درس را سر جلسه گذاشتم کنار و رفتم سر سوالات ریاضی.در سال 92 کنکور ریاضی بسیار راحت بود. پس از این که به سراغ ریاضی رفتم توانستم به 9 سوال ریاضیات به جواب برسم.دو سوال آمار و یک سوال مربوط به ریاضی مهندس و رابطه پارسوال را جواب ندادم و بقیه رو جواب دادم که یکیش غلط درومد(ددرصدم شد 58). این کار باعث شد که اولا به خاطر پاسخگویی به سوالات ریاضی روحیه دوچندان بگیرم و اعتماد به نفسم بالا بره و دوما خیالم بابت درس مهم ریاضیات که همه توش مشکل داشتن برای همیشه راحت شد و میدونستم که دیگه بعد کنکور هرگز برنمیگردم سراغش! رو این حساب دوباره برگشتم سر مدار و با طمانینه بیشتری به حل سوالاتش پرداختم و در نهایت هم به درصد 40 رسیدم که البته برای من راضی کننده نبود.
اما کنترل؛وقتی به سراغ حل تستهای کنترل رفتم دیدم عملا به هیچ تستی نمیتونم پاسخ بدم و واقعا مغزم به طور کامل قفل کرده بود.چند دقیقه ای مبهوت بودم تا اینکه به خودم گفتم من نیومدم اینجا که یه بازنده باشم و یه درسی مثل کنترل که همه باهاش مشکل دارن من رو کلّه پا کنه.در گیر و دار این داستانها بودم که یه نیرویی من رو به سمت درس سیگنال که نقطه قوتم در کنکور بود هل داد.رفتم سراغ سیگنال.همه میدونن که سیگنال 92 خیلی ساده بود.من یادم هست که حدود 6 سوال سیگنال رو به جای اینکه 18 دقیقه واسش وقت بذارم حدودا توی 10 دقیقه تمومش کردم چون هم آسون بود و هم تکراری.وقتی به چنین موفقیتی رسیدم به قدری انرژی داشتم که اصلا 0 زدن کنترل واسم مهم نبود چون به خودم میگفتم که سیگنال رو بالای 75 میزنم و کنترل و از اهمیت خارجش میکنم.بعد این که به 10 سوال سیگنال جواب دادم مجدد به سراغ کنترل اومدم و این بار با ذهن بازتری به سوالات نگاه میکردم چون تکلیف سیگنال رو کامل روشن کرده بودم و خیالم راحت تر بود.این بار هم فقط به 2 سوال کنترل جواب دادم و رفتم سراغ الکترونیک.برای الکترونیک چون مطالعم خیلی منظم بود برنامه ویژه ای داشتم.الکترونیک همونطور که در پست قبلیم گفتم درس نامردی هست.به این نیت اومدم سر درس الکترونیک که فقط سوالاتی رو که 100 درصد مطمئن بودم بزنم و نه حتی اونایی که 80 درصد مطمئن بودم.6 سوال رو پیدا کردم و همون 6 تا رو جواب دادم و درصدم هم در نهایت شد 50 و به همه سوالاتی که زدم پاسخ صحیح دادم.بعد الکترونیک مجدد اومدم سراغ کنترل و دو تای دیکه هم زدم.در نهایت درصد کنترلم شد 12.12 .
نکته مهمی که در حرفای بالای بنده وجود داره این هست که اگر من پس از مواجهه با سوالات مدار و کنترل ناامید میشدم،نه تنها دروس دیگه رو نمیتونستم خوب بزنم، بلکه همین دروس رو که به ترتیب 40 و 12 زدم رو هم نمیتونستم به همین درصدها برسم و یقینا درصدم کمتر میشد چون این درصدها ناشی از انرژی گرفتن از زدن دروس ریاضی و سیگنال بود.بنابراین توصیه من به داوطلبان برای روز کنکور این هست که از همین الان روحیتون رو پرورش بدین و قوی کنیدش که بتونید از پس درسی که سوالات سختی ازش اومده بربیاین و به راحتی واسه چند دقیقه بذاریدش کنار و اصلا بهش فکر نکنید حتی اگه اون درس، درس مورد علاقتون باشه یا واسش انرژی زیادی رو گذاشته باشید.اگر بتونید چنین کاری بکنید، نه فقط در کنکور بلکه در تمام مراحل زندگی موفق خواهید بود.
