با سلام خدمت شما مثلا داوطلب کنکوری
در این پست قرار هست چند کلمه حرف با مثلا داوطلب های کنکوری داشته باشم!!!
همین ابتدای صحبت دوست دارم چند سوال از شما بپرسم؟
شما که از تابستون برنامه ریزی کردی که تا نزدیک های آذر مثلا یک چهارم ماشین یا مدار یا هر کتاب دیگه ای رو تموم کنی تا الان چقدر تونستی به برنامه ات عمل کنی؟
شمایی که از تابستون انقدر پرس و جو می کردی که چکار کنیم چی بخونیم از کجا شروع کنیم و…کی قرارهه شروع به خوندن بکنی ؟کی قرارهه بری تو عمل و انجامش بدی؟
شمایی که با شنیدن اینکه فلان دوستت پارسال چندین ماه خونده و نتونسته قبول بشه خیلی زود با چند تا خبر منفی ناامید میشی و کنار میزنی تا حالا به این فکر کردی که خودت هم یکبار امتحان کنی ؟
وخیلی از سوالای دیگه
خیلی از بچه ها تو دوره زمانی مطالعه کنکور خسته میشن و کم کم دست میکشن این خسته شدن ها دلایل خیلی زیادی داره
یکی از مهمترین دلیل این دست کشیدن و خسته شدن ها برنامه ریزی های نادرستی است که برای خودمون میریزیم من همیشه گفتم یک برنامه خوب باید قابلیت انعطاف و تغییر داشته باشه یعنی شما باید با توجه به شرایطی که داری این برنامه رو تغییر بدی نه اینکه کلا صورت مساله رو بزاری کنار و کلا دست بکشی از همه چیز….
اکثر بچه ها تو دوره زمانی تلاششون خیلی کم میشن و به اصطلاح شل میکنند دوره اول برای اونهایی که از تابستون شروع میکنند اواخر پاییز هست و دوره دوم برای اونهایی که از مهر ماه شروع میکنند اواخر زمستون هست علتش هم این است که هم بعد چند ماه بی وقفه تلاش کردن خسته میشن هم اینکه اون نتایجی که از خودشون انتظار داشتند نرسیدن مثلا تو پاییز تو ازمونهای ازمایشی رتبه خوبی کسب نکردند و تو زمستون هر کاری میکنند نمیتونند به برنامه هایی که برای زمستون خودشون ریختند برسند و به همین علت ناامید میشن…
آدمها وقتی میفتند تو یه رود خروشان اولش شروع میکنند تند تند پارو زدن بعد با ارومتر شدن رود و عادت کردن با اوضاع کم کم فشار پارو زدن ادمها هم کمتر میشه تا جایی که این پارو زدن به طور کامل قطع میشه و ادمها خودشون رو به طور کامل در مسیر رود قرار میدن همین جور با مسیر رودحرکت میکنند (بدون برنامه و بی هدف) بعد یهو وقتی به خودشون میان که میبینند چند متر دیگه میرسند به آبشار نیاگارا و پرت میشن پایین حالا هی پارو رو دستشون میگیرند شروع میکنند به پارو زدن ولی دیگه اون موقع دیر شده و افاقه ای نمی کنند تو کنکورم زیاد دیدم از این دست ادمها که اولش کلی تقلا میکنند و تلاش بعد کم کم این تلاش هاشون کم و کمتر میشه تا جایی که تقریبا به صفر میرسه بعد یکی دو ماه مونده به کنکور دوباره تلاش هاشون شروع میشه غافل از اینکه اون موقع دیگه فایده ای نداره
خیلی از مواقع ما خودمون میدونیم که چه کاری برامون بهتره که انجامش بدیم ولی از انجامش سرباز میزنیم چرا چون سخته
ما میدونیم که برای کنکور باید چندین ماه بی وقفه تلاش کنیم اما انجامش نمیدیم چرا چون سخته
یادم هست نزدیک های کنکور بود تقریبا دو هفته مونده بود برخلاف چیزی که بقیه فکر می کنند من ساعت های درس خوندنم رو افزایش ندادم چون دیگه اون زمان خیلی خسته شده بودم فقط سعی کردم از خوندن دست نکشم و با همون سرعت که داشتم ادامه بدم و این پیوستگی رو حفظ کنم. در حالی که خیلی از دوستانم دو هفته مانده به کنکور به دلایل مختلف خستگی و استرس کلا از درس خوندن دست کشیده بودن و نتیجه هم کاملا معلوم هست…
کنکور فقط درس خوندن مداوم نیست ۵۰ درصد از موفقیت به روحیه شما برمیگرده سعی کنید روحتون قوی کنید و به خبرهای بد و منفی راجع به کنکور توجه نکنید و فقط سعی کنید سرعتتون مطالعه اتون افزایش دهید و یا حتی اگر امکانش نیست که سرعتتون ببرید بالا حداقل سرعت مطالعه رو کمتر و یا قطع نکنید .
رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود… رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود.
به امید موفقیت همهی شما عزیزان
محیسنی
