فراگیری زبان انگلیسی

چرا واژگان زبان‌ را فراموش می‌کنیم؟

آیا در حال یادگیری زبان هستید ولی با یادگیری واژگان جدید مشکل دارید؟ آیا هر چند بار هم که یک کلمه را بخوانید، باز در مواقع لازم نمی‌توانید آن را به یاد آورید؟ در این صورت این مقاله ، مختص خود شماست! مطمئنا این اتفاق برایتان افتاده است که دهانتان را باز کرده‌اید تا جمله را به زبان انگلیسی بگویید اما ناگهان کلمه خاصی از یادتان رفته است. در نتیجه نمی‌توانید چیزی بگویید و ساکت می‌نشینید. این قطعا یکی از بدترین اتفاق‌هایی است که می‌تواند برای یک گویش‌ور خارجی زبان انگلیسی (یا هر زبانی) رخ بدهد زیرا در این حالت به افراد احساس نادانی و بیهودگی دست می‌دهد. نکته جالب ماجرا نیز اینجاست که هرچه بیشتر تلاش کنیم که این اتفاق نیفتد، احتمال رخ دادنش بیشتر می‌شود! البته راهکارهایی نیز مانند استفاده از جملات کوتاه و تغییر نسبی جمله وجود دارند که در صورت فراموش کردن یک کلمه خاص می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید. اصلا چرا باید این همه تلاش کنیم تا چیزی را به یاد بیاوریم که قطعا یادمان نخواهد آمد؟! در حالی که می‌توان به راحتی با استفاده از کلمات دیگری، به جای این که هیچ نگوییم، منظور خود را به شکلی دیگر بیان کنیم. به سادگی کلمات دیگری را جایگزین کنید و اجازه دهید تا مکالمه ادامه پیدا کند. علی رغم تمامی روش‌ها و تکنیک‌های موجود، باید اعتراف کنیم که ما هنوز هم در صدد آنیم که چرا این اتفاق می‌افتد و چه کنیم تا چنین مشکلی هیچ‌گاه پیش نیاید!

فراموشی واژگان انگلیسی

خب، برویم سر اصل مطلب! برای این‌ که بفهمیم چرا کلمات را فراموش می‌کنیم و چه کار کنیم تا این اتفاق نیفتد، ابتدا باید مغز و نوع کارکرد آن را مورد بررسی قرار دهیم.

ببخشید، اما مغز انسان یک پایگاه داده نیست!

شاید از خود پرسیده باشید که چه می‌شد اگر مغز انسان نیز مانند یک رایانه می‌توانست اطلاعات مختلف را تحلیل کند؟ آیا عالی نمی‌شد اگر مغزمان نیز مانند موتور جست‌و‌جوی گوگل کار می‌کرد؟ در آن شرایط ما به ندرت چیزی را فراموش می‌کردیم، مگر این که در اثر حادثه یا اتفاقی، سلولی خاصی که آن اطلاعات را در خود ذخیره کرده است، از بین می‌رفت و یا آسیب می‌دید! می‌توانستیم با تنها یک بار خواندن کلمه آن را به خاطر بسپاریم و تا ابد در خاطر نگه داریم و همیشه می‌توانستیم در شرایط لازم آن را بیابیم.

متاسفانه (یا شاید هم خوشبختانه)، مغز انسان به این شکل عمل نمی‌کند. ما کلمات را مانند یک رایانه حفظ نمی‌کنیم. بلکه، آن‌ها را از طریق  بافت متنی به خاطر می‌سپاریم.

میلیون‌ها سال تکامل موجب شده است که مغز انسان به صورتی بافتی و مفهومی کار کند. شاید این کارآمد‌ترین روش ممکن نباشد، اما برای اهداف بشر و کمک به بقای وی، بسیار مفید عمل کرده است. اگر مار یکی از اهالی قبیله‌ای کسی را نیش بزند و وی فوت کند، تصویر مار به همراه مردن آن فرد بخت‌برگشته که در ذهن‌تان نقش بسته، باعث می‌شود تا شما در آینده از این حیوان دوری بجویید.

دقیقا همین اتفاق برای دیگر انواع اطلاعات نیز می‌افتد از چهره‌های جدید و طبیعتی زیبا گرفته تا حتی کلمات انگلیسی جدید! هر تکه از اطلاعات در مغز ما به تکه‌های دیگری متصل شده است و ما آن‌ها را با اطلاعات مرتبط‌‌شان به خاطر می‌آوریم.

چهره همکار جدیدتان را تصور کنید. به احتمال زیاد اگر تلاش کنید صورت وی را به خاطر بیاورید، اطلاعات دیگری مانند مدل مو، مدل لباس و صحنه محیط محل کارتان نیز به خاطرتان می‌آید و به احتمال زیاد اگر با لباس یا مدل موی دیگری وی را در محیطی جدید ببینید، ایشان را سریعا نخواهید شناخت.

دقیقا با همین ساز‌و‌کار، کلمه‌های زبان‌ها نیز با به برخی دیگر متصل شده‌‌اند و ارتباط نزدیکی نیز با هم دارند. همین عبارت ارتباط نزدیک با هم را در نظر بگیرید. به محض اینکه این عبارت را به زبان بیاورید، با هم نیز به دنبالش خواهد آمد زیرا این دو با هم جفت شده‌اند و مغز شما آن‌ها را با هم به خاطر می‌آورد. اما، در صورتی که شما این کلمات را با هم یاد نگرفته باشید، باید مجددا تلاش کنید تا به سختی آن‌ها را به یاد  آورید.

فراموشی واژگان انگلیسی

۲ دلیل اصلی فراموش کردن واژگان عبارتند از:

آن کلمات را درون یک بافت معنایی به خاطر نسپرده‌اید!

دقیقا مانند موارد بالا، اگر کلمه‌ای را درون یک گروه و بافت خاص یاد نگرفته باشید، احتمال اینکه به یاد آوردن آن برایتان سخت باشد، خیلی زیاد است، خصوصا اگر استرس نیز داشته باشید! اگر در حین صحبت کردن نیز باشید که دیگر نور علی نور است!

بیاید بگوییم مثلا شما به تصویر منگنه در کتاب یا گوشی همراه خود نگاه کرده‌اید و چند باری نیز کلمه مرتبط با آن را تکرار کرده‌اید. در این صورت شما تقریبا آن کلمه را حفظ کرده‌اید! خب شاید شما بپرسید چرا تقریبا؟ خب، دلیل آن این است که فراموش کردن آن برایتان بسیار راحت خواهد بود. آیا قادر خواهید بود به سرعت آن کلمه را در جمله‌ای استفاده کنید؟ شاید جواب شما مثبت باشد ولی به احتمال زیاد خیر! زیرا، شما ارتباط معناداری بین کلمه جدید و دیگر کلمات انگلیسی که می‌دانید در موقعیت‌های واقعی ایجاد نکرده‌اید! تنها چیزی که در ذهن شما نقش بسته، کلمه‌ای منفرد است که در زمان نیاز فراموشش خواهید کرد و هیچ ربطی به دیگر کلمات و عبارات درون حافظه‌تان ندارد.

آن کلمات را در بافت معنایی اشتباه به خاطر سپرده‌اید.

تصور کنید معمولا در کلاس‌های زبان چه اتفاقی می‌افتد. مدرس محترم کلمه را به شما معرفی می‌کند و شما هم آن را در دفتر خود می‌نویسید. به احتمال قوی، گام بعدی شما این است که کلمه را به زبان مادری خود ترجمه کنید که مطلقا کار اشتباهی است. زیرا، به جای مورد شماره ۱ که کلمه هیچ ارتباط معناداری با کلمات دیگر ندارد، در اینجا این کلمه با بافت معنایی اشتباه ارتباط پیدا کرده است که نتیجه، همان شرایط سردرگمی خواهد بود که در ابتدا به آن اشاره کردیم. نه تنها قادر نخواهید به راحتی صحبت کنید، بلکه احساس سردرگمی شما بیشتر خواهد شد زیرا زبان مادری خود را نیز وارد ماجرا کرده‌اید و وقتی که به دنبال آن کلمه خاص می‌گردید، معادل آن در زبان مادریتان به یادتان خواهد آمد.

چه کار کنیم تا کلمات را فراموش نکنیم؟!

جواب ساده است! کلمات را در بافت مناسب و با ارتباط با یکدیگر به خاطر بسپارید.

به یاد آوردن واژگان انگلیسی

همان مثال منگنه را در نظر بگیریم. وقتی شما این کلمه را در جمله‌های متنوع و گوناگون استفاده کنید و با این راه آن‌ها را به خاطر بسپارید، فراموش شدن آن بسیار سخت  و آن کلمه ملکه ذهن می‌شود.

بهترین توصیه به شما این است که خودتان را مجبور به حفظ کردن و بعد از آن، به خاطر آوردن یک کلمه نکنید!

یادتان است ابتدای متن اشاره کردیم که وقتی چیزی یادمان می‌رود، هرچه بیشتر تلاش می‌کنیم تا به یادش آوریم، توفیق کمتری داریم؟ خب، گاهی اوقات به دلایل مختلفی این مساله پیش می‌آید. قطعا پیش آمده که با دوستی در حین صحبت به زبان مادری خودتان بوده‌اید و هر دو کلمه یا نامی را فراموش کردید! این دست مسائل طبیعی است و گه گاه، چه خوشمان بیاید و چه نه، روی می‌دهند. پس در این مواقع، خودتان را مجبور نکنید که آن را به خاطر آورید. زیرا به دلایلی که ما در نمی‌دانیم، هرچه بیشتر تلاش کنید، کمتر توفیق خواهید یافت، گویی نوعی روانشناسی معکوس در کار است.

اما، اگر این مشکل به طور پی‌در‌پی و در زبان خارجی که در حال آموختن آن هستید، روی دهد، به احتمال قوی آن واژگان را به شکل درست و طبیعی که در بالا به توضیح آن پرداختیم، نیاموخته‌اید.

منبع: englishharmony.com

برق ارشد

فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته های الکترونیک و فناوری اطلاعات و دانشجوی دکتری ، مشاور کنکور ارشد برق ، مدرس دروس و نرم افزارهای تخصصی برق و IT ، با تجربه 9 ساله در زمینه مشاوره ، برنامه ریزی ، انتخاب رشته از کاردانی تا ارشد ، طراحی سیستم های آنلاین تخمین رتبه و انتخاب رشته برای اولین بار در سال 90 ، طراحی و راه اندازی سایت های دانشگاهی ، آموزشی و فروشگاهی ، راه اندازی سیستم های آموزشی ، آموزش آنلاین و مجازی ، سابقه کار و همکاری با شرکت مهندسی تحقیقاتی و پژوهشی نصیر دانشگاه خواجه نصیر ، دانشگاه مازندران ، بانک صادرات ایران ، شرکت گروه بهمن (مرکز بهمن موتور) ، شرکت های فنی و مهندسی ، انجمن های علمی و تخصصی ، موسسات کنکور ، دانشگاه تهران و مشاور انتخاب رشته کنکور ارشد برق تعاونی سازمان سنجش در سال 93 و...

نوشته های مشابه

‫۳ دیدگاه ها

  1. معرفی منابع برای قبولی در ارشد و تافل
    سلام.من می‌خواستم بعد کنکور دنبال تافل برم از دوستان دربار ه واژگان اینا رو معرفی کردند:
    ۵۰۴ واژه ، ۴۵۰ واژه تافل ، ۶۶۶ واژه ، ۱۱۰۰ واژه
    برای گرامر:
    grammar in use
    درضمن یه روانشناس تو دوره پیش دانشگاهی اومد یه روز گفت واسه انگلیسی ۲۰۰۰ واژه ضروری لازمه آیا درسته با ۲۰۰۰ میشه مث بلبل حرف زد؟ و آیا واسه گرامر همین منبع کافیه آخه تمرین زیادی نداره؟

    1. برای شرکت در آزمون تافل باید پیش نیازهایی از لغت و گرامر داشته باشی. برای لغت کتاب 504 واژه و برای گرامر کتاب grammar in use. مرحله بعد تهیه کتاب های مربوط به خود آزمون تافل می باشد. بهترین مراجع همان کتاب های انتشارات barrons میباشند. در ضمن آزمون تافل فقط شامل لغت و گرامر نیست. شما باید مهارت های شنیداری و گفتاری و نوشتاری خود را نیز تقویت کنید. برای مثال listeningهای کتاب delta رو گوش کنین. زبان چیزی نیست که همینجوری یک دفعه فرا بگیرین. فقط با تمرین و با مرور زمان میتونین بهش تسلط نسبی پیدا کنین.
      موفق باشین.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا