کارشناسی ارشد و دکتری بخوانیم یا نه؟
درمورد موضوع ادامه تحصیل هم مثل همهی موضوعات دیگر، نظرات مختلفی وجود دارد. ما افراد زیادی را دیده و میبینیم که به دلایل خاص خود، ادامه تحصیل در مقاطع تکمیلی ارشد و دکتری را درست یا نادرست میدانند.
عدهای ادامه تحصیل در این دو مقطع را کاری مطلوب میدانند و درمقابل، برخی دیگر، آن را هدر دادن وقت و عمر و احیاناً پول و سرمایه، و کاری بیهوده و غیرلازم میشمارند. بعضی موافقان این مساله، آن را گامی مثبت در زندگی اشخاص، ارزیابی میکنند و از میان مخالفان نیز، برخی این مقوله را مسالهای تنگاتنگ و مرتبط با کار، حرفه و شغل میدانند که چون در نهایت و در اکثر موارد، در افزایش درآمد فرد، تاثیر چندان و قابل توجهی نخواهد داشت، آن را بیفایده میدانند.
بعضیها میگویند از آن جا که ادامه تحصیل هم گرهی از درد بیکاری باز نمیکند و فرد بعد از تحصیلات تکمیلی هم مثل دورهی قبل از تحصیلات تکمیلی خود، فاقد کار و شغل خواهد بود، درنتیجه چه لزومی دارد که مدتی از عمر و سرمایهی خود را صرف امری کند که نقش بارزی در کسب و کار و شغل او نخواهد داشت؟ دستهای دیگر هم همین مساله را به گونهای دیگر ارزیابی میکنند و میگویند وقتی در هر دو صورت، نتیجه، بیکاری است، پس از آنجایی که ارشد و دکترای بیکار، بهتر از لیسانس بیکار است، پس باید تحصیل در مقاطع بالاتر را ادامه داد و آن را جدی گرفت. در این مورد، نظرات مختلف دیگری هم وجود دارد؛ مثلا بعضیها عقیده دارند برای ادامه تحصیل در مقاطع تکمیلی، باید دانشگاههای برتر بینالمللی را برگزید و به دانشگاههای داخل، اکتفا نکرد.
اما بین این همه دیدگاه مختلف، که هر یک از زاویهای به مقولهی ادامه تحصیل نگریستهاند؛ ما کدام را انتخاب کنیم؟ بالاخره ارشد و دکتری بخوانیم یا نه؟ خیلی از ما، در این زمینه، ابهامات زیادی داریم و واقعا نمیدانیم کدام مسیر، درست است؟
به دنبال چه هستیم؟
نکتهی کلیدی که وجود دارد این است که ادامه تحصیل امری است که نمیشود برای همه افراد جامعه، یک نسخه درمورد آن پیچید و حکم کلی صادر کرد. بنابراین اساسا این حکم که ادامه تحصیل خوب است یا خوب نیست، چیزی است که به دلیل کلی بودنش، قابل اعتنا و دقیق نیست.
درحقیقت تصمیم به ادامه تحصیل، چیزی است که قبل از هر چیز، به خود شخص، علایق و اهداف او برمیگردد. برای گرفتن تصمیم درست، لازم است با خودمان روراست باشیم و ببینیم در زندگی به دنبال چه میگردیم؟
ممکن است عدهای به این نتیجه برسند که علایق و نیازهایشان را میتوانند در خارج از مقوله تحصیل، دنبال کنند و درنتیجه، ضرورت چندانی برای ادامه تحصیل درمورد خودشان نبینند.
و برعکس، برخی دیگر هم به دلایل مختلف و از جمله اینکه احساس میکنند علایق و خواستهایشان با تحصیل، همپوشانی زیادی دارد، ترجیح دهند زمان و حتی اگر لازم است هزینه و سرمایهی خود را برای تحصیلات بیشتر، صرف کنند.
مهم این است که ببینیم چه طور، میتوانیم بیشتر احساس مفید بودن، نشاط داشتن و رضایتمندی از زندگی را داشته باشیم.
سعی در متفاوت فارغالتحصیل شدن
اما یک نکتهی مهم برای آنهایی که ادامه تحصیل را بر ادامه ندادن آن، ترجیح میدهند و برمیگزینند اینکه؛ برای احساس موفقیت و رضایت بعد از گذراندن مقاطع بالاتر، لازم است در این مقاطع، به چیزی فراتر از محفوظات و یا آموختههای اساتید فکر کنیم.
درواقع، به این نیاز داریم که سطح توانمندی و آگاهیهای خود را در زمینه و رشتهی تحصیلیمان به نقطهی قابل قبولی برسانیم. چیزی که برای مقطع ارشد و دکتری، اهمیت خاصی دارد؛ اکتفا نکردن به واحدهای درسی و بالا بردن سطح مهارتهاست. بنابراین لازم است رزومه و سوابق علمی، تحصیلی، مطالعاتیمان را بسیار جدی بگیریم و برایمان مهم باشد که رزومهمان در چه وضعیتی قرار دارد. درحقیقت، برای یک فارغالتحصیل موفق ارشد یا دکتری بودن، نیاز به پویایی و تلاشهایی به مراتب بیشتر از دوره کارشناسی خود داریم و این موضوعی است که جدی گرفتن آن، تفاوتهای زیادی در زندگیمان میآفریند.