سخن مشاورمشاوره های خودمانی

انتگرال روی مسیر کنکور!

سلام عرض میکنم خدمت مجموعه {دانشجویان یا فارغ التحصیلان رشته برق که تصمیم دارن کنکور ارشد بدن} و زیر مجموعه ای که {استارت زدن} یا {هنوز استارت نزدن} یا {استارت زدن ولی به مشکل برخوردن} و …

شاید خیلیاتون با این سوال “دست و پنجه نرم می‌کنید” که انتگرال و مشتق کجای زندگیمون قراره به درد بخوره؟ البته سوال به جاییه و پاسخش هم از نظر بنده اینه که همین که شما بتونی ایده‌ئولوژی انتگرال رو تو زندگیت پیاده کنی خیلی کار شاقی انجام دادی!

از قضا درافتادن با “آهوی وحشی” انتگرال کار هر کسی نیست، و اما “رند ره‌نشین” داستان می‌گوید که می‌بایست “سالک وارانه” “انبانه” ات را تکان دهی و اگر “دانه” ای داری، “دامی بنهی”، چنانست که در اینصورت غزال وحشی که هیچ؛ “سیمرغ” را هم شکار میکنی!

و اگر اجازه دهید چند کلامی با شما دانشجویان عرضی داشته باشیم و نقش “رند ره نشین” را بر ما بپذیرید، باشد که مقبول خداوند افتد و خطوط متوازی آکسون های نورون هایتان را قطع کند!

ابتدائاً برای اینکه انتگرال روی مسیر کنکور رو به درستی “اخذ” کنیم، می‌بایستی آن را بشناسیم. یادم هست که در عنفوان جوانی بودم و دانش آموز سال دوم دبیرستان، که ناگاه با قضیه‌ای آشنا شدم که زندگی‌ام را متحول کرد و احساس کردم که “وُلِدتُ مِن جَدیدٍ”! قضیه خم جردن به من گفت که حواست باشد وقتی که خم ساده بسته ای رو میکشی، صفحه رو به سه قسمت بیرون، درون و روی خم تقسیم میکنی که اصطلاحا “تومنی صد نار توفیر دارن” با هم! اندکی در باب این”توفیر” “تامّل” کردم و دریافتم که هر آن باید کلاهم را قاضی نموده و خود را ردیابی بنمایم تا بفهمم که “دقیقاً کجایم؟!” و کجای این خم بسته قرار دارم!

وقتی درس خواندن برای کنکور رو شروع کردم صفحه سفیدی داشتم که خمی هم نداشت! خمی کشیدیم و انتگرالی گرفتیم و “زدیم بر صف رندان”، بر آن امید که”گرهی ز طره کنکور بگشاییم”! اندکی گذشت و دریافتم که در این خم بسته با نقاطی غیرتحلیلی مواجه شدم که “تحلیل”شان از عهده ام خارج بود و به مثابه مشکلات (داخلی) بودند که بر من غالب شده بودند. در بحر فکر مستغرق شده بودم که چگونه این نقاط را از راه به در کنم، ناگهان پیرمرد دانایِ پشمک مویِ به غایت زیرکی را دیدم که از قضا ید بیضایی در ریاضیات و انتگرال داشت! این پیرمرد چنانم مست کرد که دامنم از دست برفت، وی فرمود: پسر جان، مواجهه با این مشکلات که دیگر کاری ندارد! کافیست از فرمول بنده یوتیلایز کرده و به اصطلاح خودمانی، این نقاط را از خمت خارج بنمایی! بله، درست حدس زدید، آن مرد “کوشی” بود، همکار “اویلر”! جالب است که برای مشکلات روی مسیر هم برنامه داشت و به ترفندی محیرالعقول آن ها را هم خارج می‌کرد! ولی می‌گفت مشکلات خارجی ات را خودت باید حل کنی و به من ربطی ندارد! یادم هست که حرف بسیار زیبا و متینی از کوشی شنیدم و آن هم این بود که فراموش کن که ریض مو رو با چند پاس کردی، همیشه فکرت رو “در جهت مثلثاتی” حرکت بده که نتیجه “انتگرال”ت هم مثبت باشه! و اگه “در خلاف جهت” حرکت کردی مجبورم یه “منفی” برات منظور کنم! پس همیشه نگاهت رو به آینده معطوف کن و درصد خوبی که برای ریاضی هدف گذاری میکنی!

این جلسه در باب انتگرال روی مسیر کنکور سخن کردیم. کنکور هم صحنه ایست که “هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود”! ولی “صحنه پیوسته به جاست”!

تا مجالی دیگر و صحبتی دیگر..بدرود

مهندس عباسی

رتبه 121 کنکور ریاضی فیزیک 91 :: رتبه 90 کنکور زبان 91 :: کارشناسی مهندسی برق/کنترل دانشگاه تهران :: رتبه 18 کنکور ارشد برق 95

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا